کد مطلب:314529 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260

توسل به قمر بنی هاشم و علی اکبر مرا شفا داد
نگارنده گوید: بنده در محرم 1420 قمری در شهرك كهریزك ساوج بلاغ كرج منبر می رفتم. مردم ده می گفتند این روستا مورد توجه حضرت قمر بنی هاشم و علی اكبر علیهماالسلام است و یك نفر به نام آقای نجف نژاد از آن جا شفا گرفته است. او را خواستم، حضورا مطلب را این چنین شرح داد:

این جانب بیمار شدم و به بیمارستان حضرت سجاد علیه السلام نزد دكتر سپهری



[ صفحه 490]



رفتم. پس از معاینات تشخیص داد كه باید شیمی درمانی بشوم. مرا عمل كردند و تكه برداری هم نموده بودند. دكتر و اطرافیان به من نمی گفتند، ولی من از روی قاعده فهمیدم كه این كارها را برای بیمار سرطانی می كنند. نجف نژاد نسخه اش را برمی دارد و نزد دكتر می برد، و به او می گوید كه این نسخه مال یكی از بستگان ماست حالا بفرمایید كه بیماری اش چیست؟

دكتر می گوید: این نسخه دلالت دارد بر این كه صاحب نسخه سرطان دارد و شش ماه بیشتر زنده نمی ماند.

در همان جلسه یكی از افراد حاضر در آنجا نیز گفت: من در قهوه خانه آقچه حصار آقای نجف نژاد را دیدم در كنار خیابان روی آسفالت نشسته غذا می خورد. گفتم: آقا چرا این جا نشسته ای؟ گفت: من شش ماه بیشتر زنده نیستم چرا این طور به این آزادی غذا نخورم.

پس از مدتی ایام محرم فرا رسید. بنده كه برای دفع ادرار در بدنم بود، با آن وضع در عزاداری (شبیه خوانی) شركت كردم و دومین جلسه در شبیه خوانی شب اربعین امام حسین علیه السلام شبیه خوان، شبیه حضرت علی اكبر علیه السلام را می خواند. همان جا به آن حضرت متوسل شدم و شفا پیدا كردم. آن ساعت كه مجری دستور داد كه اذان گفته شود و علی اكبر به میدان برود فورا دویدم و خود را به پای علی اكبر رساندم و نذر كردم كه هشت درصد كاركرد ماشین را در راه حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام خرج كنم. پس از توسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و نذر در كنار علی اكبر علیه السلام به كنار مجلس آمدم و ناگهان دیدم شفا گرفته ام.